محل تبلیغات شما

دلنوشته های تنهایی من




آنکس که مرا از نظر انداخته اینست

اینست که پامال غمم ساخته، اینست

شوخی که برون آمده شب مست و سرانداز

تیغم زده و کشته و نشناخته، اینست

ترکی که ازو خانهٔ من رفته به تاراج

اینست که از خانه برون تاخته اینست

ماهی که بود پادشه خیل نکویان

اینست که از ناز قد افراخته، اینست

وحشی که به شطرنج غم و نرد محبت

یکباره متاع دل و دین باخته اینست.

 

وحشی بافقی




آخرین جستجو ها

opleperve James's game مهدِل چت روم کافه گپ/اسیره چت/عسل چت/ناز چت/پرشین چت/گلشن چت/باران چت turnhordecar سؤال از ناگفته ها John's game کسب درآمد از اینترنت | همکاری در فروش شارژ همسفران لژیون دوازدهم انجمن علمی بخش تاریخ دانشگاه شیراز